چهارمین همایش جبهه پایداری استان فارس عنوان "لبیک یا خامنهای" در مسجد دانشگاه شیراز برگزار شد كه متن كامل سخنان دكتر كامران باقري لنكراني عضو شوراي مركزي اين جبهه روز گذشته در رجانيوز منتشر شد. (اينجا) وي پس از سخنراني به تعدادي از پرسشهاي حاضران پاسخ داد كه متن آن در ادامه آمده است:
برخی رهبری را میخواهند که با سلیقههایشان جور دربیاید
در خصوص موضع رهبري نسبت به انتخابات و ادعاي برخي افراد مبني بر اينكه رهبري تكليف را مشخص كردند، چه نظري داريد؟
رهبري فرمودند كه من صحبتهایي دارم در خصوص انتخابات كه بعد از اين بیان خواهم كرد. اما دو سه نكتهاي كه تاكنون بهطور علني بيان فرمودهاند، همينهایي است، كه شما شنيدهايد.
در عين حال، برخي از افراد صحبتهایي را نقل ميكنند كه به اين صورتي نيست كه آنها میگویند. ما هم نميخواهيم تك تك صحبتها را جواب دهيم، ما منطقمان همان منطق رهبري است كه فرمودند من هر چه ضرورت باشد كه بگويم، خودم ميگويم. مبناي كار هم همان چند نكتهاي است كه در باب انتخابات تاكنون گفتهاند، اگر رهنمود و اشاره ديگری هم داشته باشند، حتماً بیان خواهند کرد و ما هم حتماً وظيفه خود ميدانيم كه به همان عمل كنيم.
ما سخنانی كه از ايشان در خصوص شخصيتها داريم، سخنان روشن و واضحي است. مثلاً در خصوص حضرت آيتالله مهدوي كني فرمودهاند كه وجود ايشان نعمتي براي نظام است و قبول زحمتي كه براي ریاست مجلس خبرگان رهبري کردند، در همين جلسهاي كه مجلس خبرگان با رهبر انقلاب داشتند، مورد تقدیر ايشان قرار گرفت.
از طرف ديگر نسبت به شخصي مثل حضرت آيتالله مصباح فرمودهاند كه ايشان خلأ شهيد مطهري و علامه طباطبایي را در زمان ما پر کردند، درست است که نسل جوان ما توفيق درك شهيد مطهري را نداشت اما اين توفيق را دارد كه در محضر ايشان است. ما نبايد يك قسمت را بگيريم و يك قسمت را فراموش كنيم. اين كار درستي نيست و نشان ميدهد كه مبناي ما حرف رهبري نيست، بلكه رفتهايم و گشتهايم و آنچه خيال ميكنيم بهدرد خودمان ميخورد، انتخاب كردهايم. اين بدین معناست که نگاه ما به رهبري هم، نگاه سليقههای خودمان است و رهبري را ميخواهيم كه به سليقه ما جور در بيايد.
اين همان نقطه انحرافي است كه سعي كرديم در حرفهایمان توجهات به آن جلب شود. يعني نقطه انحرافي اين است كه ما رهبري را براي خودمان بخواهيم و فرمايش رهبري را براي تایيد خودمان بياوريم. اگر اين كار را کردیم، دچار انحراف شدهایم. درستش اين است كه ما بايد خودمان را به رهبري عرضه كنيم و هر چه ايشان مي فرمايند، در عمل اجرایی کنیم.
هنوز امیدواریم با پرچم اصولگرایی واقعی وارد انتخابات شویم
در حال حاضر رابطه بين جبهه پايداري و 8+7 چگونه است؟
ما در هر صحنه بايد با آگاهي وارد شويم و توفیق بسیار بزرگی است که افرادي همفكر زير يك پرچم حضور پيدا كنند. در صحنه انتخابات هم اگر اصولگراها بتوانند با يك پرچم واحد حضور پيدا كنند، خيلي قدم بلندي است، اما شرطش اين است كه اين پرچم، پرچم اصولگرایي باشد. يعني عمل افراد هم بايد اصولگرايانه باشد. كسي نميتواند ادعای اصولگرایی کند، ولي بعد که از او میپرسیم شما در سال 88 چه كار كرديد، پاسخ بدهد که من در سال 88 مدير خدمات شهري بودم و اين وقايع، هيچ ارتباطي به من نداشت؛ یا بگويد من ديپلمات بودم و اين مسایل به من مربوط نيست. یا ميبينیم كه تا مدتها خود اين آقا يك پايه ايجاد شبهه بوده است؛ به دليل اينكه با ریيس جمهور مشكل داشته و ریيس جمهور را قبول نداشته، به جای اينكه طبق نظر رهبري عمل كند، خودش ايجاد شبهه كرده است.
يادمان نميرود كه سال 88، رهبري ندای "هل من ناصر" سر دادند و فرمودند که من از شما ميخواهم که روشنگري كنید. خب اگر كسي روشنگری نكرد، آيا باز هم ميتوانيم بگویيم كه او در عمل اصولگرا بوده است؟ مسلما نميتوانيم چنين چيزي را بپذيريم. يا مثلاً فرمودند که در انتخابات دنبالهاي كانون قدرت و ثروت نرويد؛ حال اگر كسي رفت، ما نميتوانيم بگویيم عمل وي اصولگرايانه است. ما تلاشمان اين است و هنوز هم نااميد نشدهايم كه يك پرچم اصولگرایي واحد داشته باشيم، كه پرچم اصولگرايانه باشد. پرچمي باشد كه اين معيارها و ارزشها را دنبال كند.
طبیعتا چند روز ديگر آقا نظرشان را در مورد انتخابات خواهند گفت، خيلي بد ميشود كه يك وقت فردی که داريم، بهعنوان كانديدا معرفي ميكنيم با كانديداهایي كه مثلاً برخي از وابستگان اخراجي كه در عقبه فتنه حضور داشتند یا صراحتاً در فتنه حضور نداشتند اما در عقبه پشتيبان فتنه بودند، همسویي و نزديكي داشته باشد. اين خطرناك است و بايد از همين الان هوشيار بود.
هوشياري هم اين است كه كار را بر اساس شاخص و معيار پيش ببريم، نه اينكه فلانی با فلانی رفيق است و فلانی نماينده فلانی است. اينها را بايد كنار بگذاريم و مبنا را اين قرار دهيم كه بر اساس شاخصها و معيارها چه كسي ميتواند در مجلس نهم منويات نظام را پيگيري كند، اهداف نظام را به پيش ببرد و نظام را ارتقا دهد و خداي نكرده تجربيات تلخ گذشته تكرار شود. نه اينكه خداي نكرده بعضي حساب كنند كه اگر ما اين تعداد نماينده وارد مجلس كنيم، ميتوانيم هر چه را که ميخواهيم، تصويب كنيم و عدهاي طمع كنند كه در مجلس آتي قوانين را به نحوي تهيه كنند كه به نفع عده خاصي شود.
وقتی جلوی این موارد گرفته میشود كه معيار تصميمگيري، ارزشها باشد. اگر غير از اين باشد، سهمخواهي ميشود؛ ميگويند مثلاً در اين ليست يكي را به فلاني ميدهيم كه خوشش بيايد و يكي را به افراد دیگر ميدهيم و يكياش را هم خودمان بر ميداريم! اين خيلي بد است و بر خلاف نگاه مؤمنانه است.
چگونه باید توبه کسی را که ذرهای از آبرویش برای دفاع از نظام نگذشت، قبول کرد
آيا عدهاي كه خطا كردند ولي توبه كردند، ميتوانند براي جريان اصولگرایي تصميم گيري كنند؟
ما از اول گفتهايم كه هر كسي گفت من اصولگرا هستم، ما قبول میکنیم. منتها عقل خودمان را دست شما نميدهيم و قبول نداريم كه شما براي ما تصميمگيري كنيد. كسي را میتوانیم پيشاني اصولگرایي قرار دهيم كه در امتحانهاي مختلف نشان داده باشد كه به واقع كلام اصولگرا بوده و در خط رهبري حركت كرده است. آنجایي كه نظام نياز به دفاع داشته، تمام قد انجام وظيفه كرده است. اينها معيارهاي كاملاً مشخصي است و با هر عقل سليمي جور در ميآيد، حالا اگر كسي آمد و ديديم كه دو سال پيش در يك صحنهاي كه نياز داشته يك ذره از آبرويش را خرج كند، راضي نشده است از آبرويش خرج كند، راضي نشد آن زمان كه عدهاي فشار ميآوردند، بايستاد و مردانه از نظام دفاع كند، اين نقطه قوت تلقي نمي شود.
جریان حاشیه ساز و فتنه در برخي حاشیهها هماهنگی دارند
آيا جريان انحرافي و فتنه با هم ارتباط دارند؟
ما به بهانه اين سوال بايد چند مطلب را روشن كنيم. اولاً اگر كسي آمد و گفت كه شما پشیمان هستيد از كاري كه در سال 88 كرديد، ما باز هم اعلام ميكنيم اگر انتخاباتي مثل سال 88 شود و همين چهار نفر كانديدا باشند، ما باز هم به دكتر احمدي نژاد بين اين چهار نفر رأي ميدهيم، علي رغم همه مشكلاتي كه ميبينيم و نگرانيها و گرفتاريهايي كه خیلی بیشتر از بعضيها میدانیم. ثانیا ما بايد خوبيها را ببينيم و بديها را هم ببينيم. دولت نقاط مثبت ارزندهاي دارد. نقاط منفي هم دارد.
نظر ما این است که بخش زيادي از نقاط منفي كه رقم خورده است، مربوط به جريان حاشيه سازي است كه در كنار دولت وجود دارد كه بايد دولت خودش آسيب شناسي كند و گرنه در روند خدمتگزاري تأثير منفي مي گذارد. چون ملاك جريان حاشيه ساز، ملاك ايماني نيست، در نتيجه جلوی خدمت رساني مؤمنانه را هم خواهد گرفت، كما اينكه در بعضي از جاها اين اتفاق افتاده است.
به همين دليل است كه ميبينيم كه كرانههاي جريان حاشيه ساز دولت و كرانههاي جريان فتنه گاهی با همديگر ممزوج ميشود و اينها معمولاً در اهدافشان به نقاط مشتركي هم ميرسند. برخي از اتفاقها حاكي از اين است كه اينها در برخي حواشي با همديگر هماهنگيهایي هم داشتهاند.
این بدان معنا نیست که تمام ارکان قوه مجريه دچار اين مشكل باشد. تفكيك اين جريان حاشيه ساز و آن جريان اصيل يك موضوع مهمي است. ما بايد بدانيم كه اكثريت اعضاي دولت خدمتگزار هستند، يك عدهاي هم هستند كه حاشيهها را ایجاد ميكنند و اين حاشيهها برخي مواقع جريان خدمت رساني را تحت تأثير قرار ميدهد.
البته غير از اين جنبههاي سياسي و اجرایي، يك انتقاد مهمي هم به جريان حاشيه ساز است و آن اينكه اينها سعي كردهاند ايدهپردازيهاي خاصي هم بكنند. ما عميقاً اعتقاد داريم كه در عرصه تفكر ديني، ما تفكر را از حوزه، مرجعيت و علماي ديني ميگيريم و اين سبك ايدهپردازي جريان حاشيهساز در دولت را آغاز مهمترين انحراف ميدانيم كه حتي از انحراف سياسي هم مهمتر است.
به همين لحاظ هم علماي بزرگواري مثل حضرت آيتالله مصباح نسبت به عمق انحراف فكري هشدار دادند كه اين غير از بحث سياسي و اجرایي است.
در انتخابات نهم مردم دیگر به نام و فامیلها رأی نمیدهند
نظر حضرتعالي نسبت به راي دادن به برخي افراد، فقط به اتكاي فاميل و بدون در نظر گرفتن عملكردها چيست؟
من فكر ميكنم در انتخابات دوره نهم با توجه به وقايعي كه در انتخابات 88 رخ داد و نوعي ارتقا در فرهنگ سياسي مردم بهوجود آورد و به تعبير رهبر معظم انقلاب، در برابر انحرافها واكسينه و ايمن شدند، يك انتخابات برجستهاي خواهد بود و نتايجي خواهد داشت كه براي خيليها قابل پيش بيني نخواهد بود.
در انتخابات مجلس نهم با شناختي كه از مردم داريم، باورمان اين است كه مردم ديگر به اسامي و فاميلها رأي نخواهند داد. مردم به كاركردها، توانمنديها و شايستگيهاي آن داوطلب رأي خواهند داد. كسي نميتواند بگويد كه من چون از اين فاميل هستم به من رأي بدهيد. مردم ميپرسند كه شما خودت چه كار كردي، مثلاً در انتخابات 88 كجا بودي؟ در برابر جريان انحرافي كجا بودي؟ در برابر جريان زيادهخواه اصلاح طلب كجا بودي؟ اينها را خواهند پرسيد و بدين صورت آرا رقم خواهد خورد.
برداشت من اين است كه با تفضل الهي، مجلس نهم استوارتر در ولايتمداري و كارشناستر در بخشهاي تخصصي و با انگيزهتر از گذشته در راه اعتلاي انقلاب اسلامي گام برخواهد داشت.
جبهه پایداری در شهرستانهایی که ظرفیت کار داشته باشند، حضور فعال دارد
آيا جبهه پايداري درشهرستانها ليست مستقل خواهد داد يا نه؟
ما انشاء الله در شهرستانهايي كه ظرفيت كار داشته باشند، حضور فعال خواهيم داشت. اما در خصوص نمايندگان و داوطلبان، با توجه به اين شاخصها، آنها را ارزيابي خواهيم كرد و تلاش میکنیم كانديداهایي كه با اين شاخصها جور باشند، وارد مجلس شوند و اميد داريم كه همه دوستان اصولگرا با همين ديدگاه به كانديداها نگاه كنند. بحث اگر بحث شاخص باشد، احتمال نتيجه مشترك گرفتن خيلي بيشتر مي شود. اگر گفتمان، گفتمان ارزشمدارانه باشد، نتيجه مشترك است.
متاسفیم كه مرجعیت فردی را برای اولین بار رسانه امريكایی اعلام ميکند/ کل افتخار علی محمد این است که میگوید خواهر زاده شهید دستغیب هستم
نظر شما در خصوص جريان سيد علي محمد دستغيب چيست؟ آيا اظهارنظر مي كنيد يا مثل بعضي از سياسيون از كنارش رد مي شويد؟
بالاخره وزن افراد را بايد متوجه باشيم. ما اين را افتخار نميدانيم كه اولين جایي كه مرجعيت ايشان را اعلام كرد، صداي امريكا بود. اين نكته بسيار تاريكي است و انسان بايد از خودش بپرسد كه چرا دشمن چنين سرمايهگذاري را روي من كرده است. چرا بعضي از صحبتها در شيراز هنوز به گوش كسي نرسيده، تبديل به خبر دوم و سوم شبكههاي دشمن ميشود. همين نكته را مورد بحث قرار ميدهيم كه امام(ره) فرمودند كه به كاركرد خودتان نگاه كنيد كه اگر دشمن از شما تعريف كرد، به خودتان شك كنيد. ما متأسفيم كه كار به جایي برسد كه يك نفر كه همه چيزش را مرهون شهيد دستغيب است، درست 180 درجه در مقابل تفكر شهيد دستغيب باشد. ايشان كل افتخارش اين است كه ميگويد من خواهرزاده شهيد دستغيب هستم، فرمايشات شهيد دستغيب هم موجود است هم عنواناً و هم مصداقاً؛ يعني شهيد دستغيب در مجلس خبرگان طرفدار جدي اصل ولايت فقيه بودند. ايشان آن موقع ولايت مطلقه را مطرح كردند. زمانی که ولایت مطلقه را کسی نمیفهمید، تعبیر ایشان "ولایت مطلقه" بود. جزو نمایندگانی بود که در مقابل تفکرات انحرافي که وجود داشت، سينه سپر کرد. هم در خطبه های نماز جمعه هم در جاهای مختلف گفت که اطاعت از ولایت فقیه، قوام نماز ماست.
مسجد آتشیها در مواقعی مصداق مسجد ضرار شده است
شهيد دستغيب مصداقاً هم نسبت به همین رهبر معظم انقلاب اسلامی ابراز محبت کردند؛ کاملاً یادم هست که دو سه سفری که آن موقع آقا به شیراز آمدند، به عنوان امام جمعه تهران یا نماینده مجلس یا نماینده امام در شورای عالی دفاع، شهید دستغیب نسبت به ایشان تعابیر مهربانانهاي داشتند. جناب دکتر مسعود خاتمی که آن موقع فرمانده سپاه شیراز بودند، مکرر نقل کردهاند که تعبیر ایشان نسبت به مقام معظم رهبری این بود که این مرد دانشمند، این مرد از خود گذشته، این مرد انقلابی، این مرد شجاع، این مرد بصیر.
باید چشمها را باز كنيم، در این شیراز فتنهگرها همواره بهدنبال این بودهاند که یک کانون داشته باشند که از آن کانون بتوانند فتنههای خودشان را گسترش دهند. متاسفانه مسجد آتشیها در مواقعی مصداق مسجد ضرار شده است، شعار "نه غزه نه لبنان" در شیراز از کجا ترویج شد؟ 22 بهمن سال 88 را چه کسانی می خواستند بههم بزنند؟
البته معلوم شد که اهميتي هم ندارند و حرفشان را هم کسی گوش نمیکند، دیدند که هیچ عقبه اجتماعی ندارند، ما از این نظر که چنین سقوطی رخ داد، غصه میخوریم، اما از این لحاظ که لطمهای به جریان انقلابی خورده باشد، نه، هیچ خبری نیست. اینقدر رویشها در انقلاب زیاد است که ریزشهای بزرگتر از این هم به انقلاب لطمه نمیزند.
پسر حضرت آيتالله بهجت تعريف میكردند که "آقا" ملاقاتي با حضرت آيتالله بهجت داشتند، آيتالله بهجت فرمودند که شما چون بر اساس مباني حركت ميكنيد، مؤید هستيد و من تضمين ميكنم كه شما اين مسئوليتي را كه بر عهدهتان هست به سرانجام برسانيد.
در نامهاي هم كه برادر عزيزم حضرت حجت الاسلام و المسلمين آقا تهراني درخصوص كانديداتوري مجلس سوال مي كنند، آیت الله بهجت گفتند که برويد مجلس، ببينيد منويات قائد چيست و آن را دنبال كنيد. اين بزرگان چنين تعابيري راجع به رهبري دارند و حالا يك عدهاي كه اگر 500 واسطه هم به هم بزنند، به گرد پاي شاگردان آيتالله بهجت هم نميرسند، حرفي بزنند، اهميتي ندارند و اين حرفها اثري ندارد و مردم هم توجهي به حرفهايشان ندارند.
اگر كسي بعد از پست خود ثروتمند شد، از هر تشكلي كه باشد، مورد انتقاد است
نظر حضرتعالي درباره عملكرد حزب موتلفه و امام جمعه شيراز چيست؟
ببينيد ما يك نكته اي كه بايد توجه كنيم اين است كه جايگاه نمايندگان رهبري در استانها يك جايگاه تصنعي نيست. وقتي مي گویيم مطيع رهبري هستيم و ميگویيم "لبيك يا قائد"، نميتوانيم در مورد نماينده ايشان در استان رفتار نادرستي داشته باشيم. ضمن اينكه ما خوشحال هستيم كه نماينده رهبري برادر بزرگواري مثل حضرت آيتالله ايماني هستند كه در خيلي از صحنههايي كه خيليها لغزيدند، ايشان در حمايت از نظام استوار بودند و فردی فاضل و دانشمند هستند. خدمت حضرت آيتالله مصباح كه بودم، ايشان ذكر خيري از حضرت آيتالله ايماني ميكردند و بالاخره فرد فاضل و دانشمندي هستند و الان هم در حوزه علميه شيراز يكي از بهترين درسهاي خارجي كه ارایه ميشود، درس ايشان است. اينها را بايد قدردان باشيم.
در خصوص تشكلها البته ارزيابي كه در مورد آنها ميكنيم، بخشي از آن ارزيابي در مورد افراد هست و ارزيابي ما در مورد افرادي است كه عنوان را دارند و نمي توانيم در مورد خود تشكل بحث كنيم. بالاخره در بين همه افرادي كه هستند، بعضي جاها نقاط قوت و ضعف ميبينيم. مهم اين است كه اين را به معيارها برگردانيم، كاري نداريم كه چه کسی عضو كدام تشكل است، اما اين را يك نكته مهم ميدانيم كه هر كس كه عنوان دفاع از انقلاب را دارد، بايد در عملكرد نشان دهد كه اين عنوان برايش مهمتر است. يعني تصميماتي كه ميگيرد، با حضور در صحنههاي اجتماعي كه پيدا ميكند، بايد با اين شاقول سنجيده شود. اگر كسي به صحنه آمد و مبناي كارش دفاع از انقلاب اسلامي نباشد، مثلاً مبناي كارش اين باشد كه رفقا و دوستان خودم باشند، اين حتماً با آن مبنا همخواني ندارد و مورد انتقاد است.
اگر كسي در يك پست قرار گرفت و بعد در آن پست ثروتمند شد، از هر تشكلي كه باشد، مورد انتقاد قرار ميگيرد. در همين شيراز آدمهايي را داشتهايم كه سال 57 يك ژيان نداشته و الان ثروت آنچناني دارد. اينها طبيعي نيست و محل انتقاد است. حتي رهبر معظم انقلاب فرمودند كه به فرض كه حلال هم باشد، شما حق نداريد مسرفانه زندگي كنيد.
در شيراز چنين افرادي هستند، الزاماً از اين تشكل هم نيستند از جاهاي ديگر هم هستند. البته خوشبختانه برادري كه مسئوليت اين تشكل (موتلفه در شیراز) را دارند، بردار سه شهيد است. برادر مؤمني است. زندگي سادهاي دارد. من از نزديك اطلاع دارم و اين افتخاراتي است كه اين برادرمان دارند.
قوه قضایيه اعلام كرده كه در اجراي فرمان 8 مادهاي مقام معظم رهبري ميخواهد فساد برخي مسئولان را با جديت دنبال كند، البته كار قوه قضایيه به تنهايي نيست و قوه مجريه هم بايد همكاري كند. آقا در همان پيام فرمودند كه مهمترين بار مبارزه با فساد بر عهده قوه مجريه است. يك ركن ديگر هم مجلس است كه با تصويب قوانين مناسب ميتواند امكان رانتخواري را به حداقل برساند. ترس و نگراني، نسبت به مجلس آينده هم اين است كه مراقبت كنيم كه در آنجا كساني حضور پيدا نكنند كه از اين جنس تصميمگيريها كنند، بلكه انسانهايي به مجلس راه پيدا كنند كه تصميمات مؤمنانهاي در جهت تقويت نظام اسلام بردارد.
براي انتخابات مجلس ثبت نام خواهيد كرد؟
ثبتنامها از روي سوم دي آغاز ميشود و تا آن زمان معلوم خواهد شد.
خبر مرتبط:
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها : متن پرسش و پاسخ, همايش جبهه پايداري فارس, لنكراني, ادعاي اصولگرايي, خدمات شهري, ديپلمات, سكوت در فتنه, لبیک یا خامنهای, ,